جدول جو
جدول جو

معنی قهوه چی - جستجوی لغت در جدول جو

قهوه چی
کسی که در قهوه خانه قهوه و چای برای فروش آماده می کند
تصویری از قهوه چی
تصویر قهوه چی
فرهنگ فارسی عمید
قهوه چی
کسی که در قهوه خانه قهوه و چای جهت فروش آماده سازد
تصویری از قهوه چی
تصویر قهوه چی
فرهنگ لغت هوشیار
قهوه چی
آن که قهوه، خانه را اداره می کند، آبدارچی
تصویری از قهوه چی
تصویر قهوه چی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رنگ قهوه. توضیح از رنگهای فرعی است و آن ترکیبی است از قرمز و سیاه. رنگ قهوه یی مورد مصرف در قالی بافی را از پوست گردو پوست انار و مازو تهیه می کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قهوه ای
تصویر قهوه ای
رنگ قهوه ای رنگی شبیه به قهوه برشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قهوه ای
تصویر قهوه ای
رنگی که از ترکیب سیاه، سرخ و زرد به دست می آید، هم رنگ قهوه
فرهنگ فارسی معین
สีน้ำตาล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قهوهچی
تصویر قهوهچی
بنک گر
فرهنگ لغت هوشیار
شغل و عمل قهوه چی: خواجه کاوس بساط قهوه چی گری را برچید و پولها را برداشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قهوه چی باشی
تصویر قهوه چی باشی
رئیس قهوه چیاندولتی رئیس قهوه خانه: حسنخان قهوه چی باشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قهوه ریز
تصویر قهوه ریز
ظرفی که از آن قهوۀ جوشیده در فنجان بریزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قهوه ریز
تصویر قهوه ریز
ظرفی که از آن به فنجان قهوه ریزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قهوهیی
تصویر قهوهیی
بنکی از رنگها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قهوهای
تصویر قهوهای
بنکی از رنگها
فرهنگ لغت هوشیار